خدایا ! ببخشای مرا …
آنقدر که حسرت نداشته هایم را خوردم ، شاکر داشته هایم نبودم …
هر دری بسته شود ، جز در پرفیض خدا
این در خانه عشق است که باز است هنوز …
خدایا
می دانم خالی از تقصیر نیستم اما می خواهم از اینکه مرا در هر حال دوست داری سپاسگذاری کنم !
هرگاه به بن بست رسیدم مطمئن بودم که پشت دیوار ، خدا منتظر من است …
خداوندا …
تو خیلی بزرگی و من خیلی کوچک ولی جالب اینجاست که تو به این بزرگی من کوچک را فراموش نمیکنی ولی من به این کوچکی تو را فراموش کرده ام !
.
دلیل تنهاییم را تازه فهمیدم !
وقتی محبت کردم و تنها شدم
وقتی دوست داشتم و تنها ماندم
دانستم باید تنها شد و تنها ماند تا “خـدا” را فهمید …
دنیای عجیبی شده است !!!
برای دروغ هایمان خدا را قسم میخوریم و به حرف راست که میرسیم می شود جان تــو